دانستنی هایی درباره انقلاب اسلامی(5)
دانستنی هایی درباره انقلاب اسلامی(5)
پس از رحلت آیتاللّه العظمی بروجردی(رحمت الله علیه)، چند تن از علما در قم و نجف در حد مرجعیت قرار داشتند که از جمله آن افراد حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه)بود. وی مخالفت خود را با شاه از پایگاه مرجعیت مذهبی آغاز کرد. مبارزه سیاسی امام خمینی (رحمت الله علیه)، سبب تحکیم مرجعیت و محبوبیت وی در بین مردم شد. تبعید سیزده ساله ایشان به نجف نیز به اعتبار و ارزش او افزود و او به عنوان یک مرجع مسلم شیعه و با اعتباری وسیعتر و عمیقتر از پیش، موج جدید مبارزات ضد حکومت خود را آغاز کرد. همین سوابق و ریشهها بود که امکان حضور میلیونها نفر را در صحنه انقلاب فراهم آورد و تأثیری اساسی در سقوط شاه و استقرار دولت جدید داشت.
نقش حوزههای علمیه را در پشتیبانی از رهبری انقلاب و پیشبرد نهضت میتوان در دو نکته خلاصه کرد:
1. رژیم قصد داشت امام را از پیکر حوزه و مرجعیت جدا کند تا وی در حد یک شخصیت روحانی بماند. ولی حوزههای علمیه با تأکید بر مرجعیت امام و اینکه ایشان جزئی از یک کل به هم پیوسته است و مبارزه با رژیم از یک جریان سرچشمه میگیرد، این توطئه را خنثی کرد.
2. اعلامیههای مراجع و شخصیتهای برجسته حوزه، در پیشبرد اهداف نهضت و تقویت بنیان مبارزه، تأثیر چشمگیری داشت و در پیوستن نیروهای بیشتر به نهضت مؤثر بود. این اعلامیهها به رژیم و حامیان آن نشان داد که حمایت حوزه از رهبری نهضت، تنها به دلیل مسائل صنفی نیست، بلکه وحدت هدف و هماهنگی در انجام رسالت وجود دارد.
در انقلاب مشروطیت و دیگر مقاطع تاریخ معاصر و به ویژه انقلاب اسلامی، مزارهای متبرک، محل اجتماع مردم برای اعتراض به حکومت بود و با توجه به قداست شگفت این مکانها، رژیم جرئت کمتری برای تعرّض به این مکانها داشت. بر این اساس این بقعهها، محلهای امنی برای اجتماع مخالفان دولت و قدرتنمایی آنها به شمار میآمد. در جریان انقلاب، صحن امام رضا علیهالسلام در مشهد، شاهچراغ در شیراز، حضرت عبدالعظیم در ری و حضرت معصومه علیهاالسلام در قم، محل تجمع و مبدأ راهپیماییهای ضد رژیم بود. حکومت هم با تمام جسارتش، جرئت تعرض به آن حریمها را نداشت و این مسئله، پیشرفت انقلاب را تسریع میکرد.
در اسلام، مسجد جایگاهی به وسعت یک مکتب جامع و زنده، موقعیتی به پهنه آرمانهای یک رسالت جهانی، ظرفیتی به گستردگی همه بشر، و مقامی به بلندای تکبیر و تسبیح خدا دارد. ملت مسلمان ایران در جریان انقلاب اسلامی، به ویژه در یک سال قبل و بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب، با تأکید رهبر انقلاب بر حضور فعال در مساجد، این مکانهای مقدس را به حالت پُرتحرک و سرنوشتساز دوران صدر اسلام باز گردانید. روحانیت مبارز در سنگر محراب و منبر، به تبیین تفکر سیاسی اسلام و همچنین نشر اهداف نهضت و افشاگری در زمینه فجایع رژیم ستمشاهی و آثار شوم سلطه خارجی و توطئههای استکبار جهانی، به ویژه آمریکا و صهیونیست پرداخت. نیز با بازگو کردن بیانیهها، اعلامیهها و سخنان رهبر انقلاب حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه)، آگاهی مردم را از آرمانهای اسلامی و فجایع نظام ستمشاهی رشد بخشید.
در ماه محرم 1342، حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه)از راه بیان خطابهها، اعزام مبلّغ و فرستادن نامه، از تمام هیئتها خواستند درباره ظلمهای رژیم شاه در جریان انقلاب سفید و کشتار مردم و طلاب در مدرسه فیضیه اعتراض و افشاگری کنند. در عصر عاشورا نیز در جمع انبوه عزاداران در مدرسه فیضیه سخنرانی تندی بر ضد شاه بیان فرمودند که به دستگیری ایشان انجامید. دو روز بعد در حالی که دستههای مذهبی به یاد سومین روز شهادت امام حسین علیهالسلام در خیابانها در حال حرکت بودند، خبر دستگیری مرجع شیعیان در سراسر کشور پخش شد و بلافاصله در تهران و چند شهر دیگر عزاداران به حرکت درآمدند. این حرکت توفنده، دستگاه انتظامی شاه را غافلگیر کرد و در آخرین ساعتها و با مداخله ارتش، حرکت مردمی سرکوب شد و تعداد زیادی شهید و مجروح شده یا به بند رژیم افتادند. این کار رژیم، به منزله بیحرمتی به مرجعیت و آستان امام حسین علیهالسلام تلقی شد و مشروعیت نظام را به کلی از بین برد. این نهضت، پانزده سال بعد در انقلاب 1357 به ثمر نشست.
در همه انقلابها، عناصر فرصتطلب باتغییر ظاهر خود و با فریب انقلابیهای واقعی، در نهادهای مختلف جامعه نفوذ میکنند و اگرچه به ظاهر انقلابیتر از انقلابیهای اصیل هستند، ولی چون به آرمانهای انقلاب اعتقادی ندارند، زمینههای انحراف انقلاب را فراهم میکنند. فرصت طلبها خود به دو گروه تقسیم میشوند: گروه اول آنهایی هستند که ایده خاصّی جز جاهطلبی و کسب موقعیت اجتماعی ندارند و خود را با هر نوع نظام سیاسی هماهنگ میسازند. این گروه مهارت خاصی در تغییر موضع خود برای جلب نظر حاکمان جامعه دارند. گروه دوم کسانی هستند که ایده و عقیدهای برخلاف نظریه حاکم دارند و زمانی که از برخورد مستقیم با انقلابیها مأیوس میشوند، با تغییر ظاهر خود و نفوذ در سیستم سیاسی، ضربهشان را در موقعیت مناسب و از درونْ بر انقلاب وارد میآورند.
بدیهی است که در هر جامعه انقلابی، باسقوط سیستم سیاسی، بیدرنگ ارزشهای مسلّط برآن محو نمیگردد. دوام ارزشهای مزبور، به طول مدت سلطه آنها بر جامعه و نفوذ بر مسایل فرهنگی، اجتماعی و تربیتی بستگی دارد. هرچه طول مدت مبارزه برای پیروزی انقلاب کمتر باشد، آثار ارزشهای نظام پیشین دوام بیشتری مییابد. از جمله ارزشهای مذموم ازنظر انقلابیها، تجمّلپرستی، راحتطلبی، فساد اخلاقی، تبعیض، بیعدالتی و رشوهخواری است. در صورتی که مبارزهای مستمر و طولانی با ارزشهای فرهنگی گذشته به عمل نیاید، به تدریج با رشد دوباره این ارزشها، زمینه انحراف و آلوده شدن ارزشهای اصیل انقلابی فراهم میشود. بنابراین، یکی از آفات انقلاب اسلامی، بازگشت تدریجی به ارزشهای فرهنگی طرد شده است.
یکی از آفات انقلاب، ناتوانی از انتقال ارزشهای انقلابی به نسلهای بعدی است. نسل اول انقلاب، یعنی کسانی که به دلیل حضور در صحنه (چه در دوران پیش از پیروزی و چه در دوران پس از آن) برداشت و درک متناسبی از شرایط و اوضاع و احوال دارند و بهای سنگینی هم برای انقلاب پرداختهاند، آماده ایثار و فداکاری برای حفظ آرمانهای انقلاب هستند؛ در حالی که به طور طبیعی، فرزندان ایشان نمیتوانند از چنین روحیهای برخوردار باشند. اگر نسل اول انقلاب نتواند به شیوهای مناسب، در انتقال ارزشها به نسل بعدی موفق شوند و آنان را برای استمرار این نهضت آماده کند، اندک اندک جدایی و شکاف بین دو نسل و نیز مشکلات جدّی و اساسی برای انقلاب به وقوع میپیوندد.
یکی از مهمترین آفاتی که انقلاب اسلامی را تهدید میکند، از دست دادن معنویت است. حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) حفظ جمهوری اسلامی را منوط به حفظ معنویات و روحیات معنوی در جامعه دانسته، میفرمایند: «مادامی که این ملت، این حالی را که الان دارند... [که [این جوانانهای ما توجّه به معنویات دارند و این تحول عظیم پیدا شده است در آنها که شهادت را با جان و دل میخرند، مادامی که این محفوظ است، این جمهوری اسلامی محفوظ است و هیچ کسی نمیتواند به او تعدّی کند. آن روزی که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند و راهنمای ما شیطان بشود، آن روز است که ابرقدرتها میتوانند در ما تأثیر کنند و کشور ما را به تباهی بکشند».
شهید و فرهنگ شهادت، از والاترین ارزشهای اسلام و انقلاب اسلامی است. شهیدان، گلهای پرپر باغستان عشقند. هالههای مقدسی که گرداگرد چهره زمان و گستره سبز زمین را فرا گرفتهاند. شهیدان، مشعلداران سادگی و صفا و صمیمیتند. آنها، شعلههای شمع روشنیبخش تاریخند. شهیدان، هر یک کتابی از ایثار و بزرگیاند. آنان، شورانگیزترین حماسههای بشری را سرودهاند. بزرگمردانی که دل به یاری دین سپردند و گوی سبقت را از دیگران ربودند. خدا مردانی که مردانه، جان بر کف نهادند، تا از عظمت و کیان آیین، انقلاب و وطن اسلامی خویش پاسداری کنند. شهیدان، آغازگران طریق عزّت و سربلندی، اقتدار و عظمت ملی، شهامت و مردانگی، آرمانگرایی و دینباوری، و راز بقا و جاودانگی انقلاب اسلامیاند. از این رو، بیتوجهی به شهیدان و فرهنگ شهادت، جاودانگی انقلاب اسلامی را به خطر انداخته، آسیبی جدی بر این انقلاب الهی وارد خواهد ساخت.
بیگمان، یکی از آفات تهدید کننده انقلاب اسلامی، کمرنگ شدن معنویت در جامعه است. شهید مطهری در این باره چنین میفرمایند: «از نظر قرآن، معنویت پایه تکامل است. این همه عبادات که در اسلام بر روی آن تکیه شده، برای تقویت جنبه معنوی روح انسان است و از نظر اسلام، معنویتِ جدا از زندگی در این جهان وجود ندارد.... ما در جامعه خودمان، باید همانطور که مسأله عدالت را با شدّت مطرح کنیم، به همان شدت نیز مسأله معنویت را مطرح کنیم. اصلاً بدون معنویت، عدالت امکانپذیر نیست. اگر معنویت را فراموش کنیم، انقلاب خودمان را از یک عامل پیشبرَنده محروم کردهایم».
قدر ندانستن نعمت ولایت فقیه و مطرح کردن برخی شبهات درباره آن، یکی از آفات تهدید کننده نظام و انقلاب اسلامی است. ولایت فقیه، میراث گرانبار حضرت امام (رحمت الله علیه) است که ستون اصلی انقلاب، ضامن تداوم حرکت اسلامی و تحقّق ارزشها در سطح جامعه به شمار میآید. از این روست که امام خمینی (رحمت الله علیه) به صراحت به مردم و تمامی اقشار و گروهها میفرمایند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به مملکت شما نرسد».
یکی از خطرها و آفاتی که انقلاب اسلامی را تهدید میکند، خطر عوض شدن قبله فرهنگی و ترویج ملیگراییِ افراطی است. حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) با انقلاب اسلامی، امت بزرگ اسلام را به سوی قبله فرهنگی اسلام باز گرداندْ و در سایه رهنمودهای آن امام بیدارگر، پرده تبلیغات دروغین کفر و شرک جهانی دریده شد و سیمای درخشان اسلام، در آفاق گیتی به نورافشانی پرداخت. اینک باید مراقب بود که با گذشت 25 سال از انقلاب اسلامی، دوباره قبله فرهنگی عوض نشود و نسل جوان پاکدل و معصوم، در میان هیاهوی رفاه، صنعت، مدنیّت کاذب و فریاد ملیگرایی دروغین، سیمای تابناک اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله و سلم و تشیّع سرخ علوی علیهالسلام را گم نکند و هویت اصلی خویش را از یاد نبرد.
بیتردید، پس از گذشت 30 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، دشمنانِ زخمخورده ملت مبارز و نستوه ایران، همچنان در پی انتقام گرفتن از انقلاب اسلامیاند. بنابراین، مهمترین خطرها و آفاتی که انقلاب اسلامی را تهدید میکند، عبارتند از: تلاش برای حذف اسلامی بودن نظام، ایجاد شکاف عمیق بین مردم و انقلاب، انحراف از اصول و ارزشها، تحریف تاریخ انقلاب اسلامی، غبارپراکنی در فضای جامعه، هجمه همه جانبه به ولایت فقیه، شبیخون فرهنگی، و کوشش برای بیگانگی نسل جوان از انقلاب و اسلام. بنابراین، وظیفه مسؤولان و امت شهیدپرور است که با سعی تمام، نظام و انقلاب اسلامیشان را به عنوان حقیقتی جاری و زنده تا هماره تاریخ، پاسداری و محافظت نمایند.
رهبر معظّم انقلاب اسلامی، حضرت آیتاللّه العظمی خامنهای ـ مدظله العالی ـ روح عزّت و استقلال را ویژگی عمده انقلاب اسلامی برشمرده، چنین میفرمایند: «مشخصه عمده انقلاب اسلامی، عبارت است از بخشیدن روح عزّت، استقلال، استغنا و اعتماد به نفس به ملتی که در طول سالیان متمادی، سعی شده بود که اعتماد به نفس از او گرفته شود و استقلال او مورد دستبرد قرار گیرد و دیگران بر سرنوشت او تسلط یابند». بنابراین، باید مراقب باشیم که دشمنان انقلاب، بار دیگر عزّت نفس و استقلال ملت ما را مورد دستبرد قرار ندهند.
وظیفه همه مسؤولان نظام و تک تک افراد معتقد به انقلاب است که در برابر آفت استقلالزدایی و اعتمادزادیی که اینکه با برنامهریزی از سوی دشمنان ملت ایران تعقیب میشود، به مبارزه برخیزند و از آیین و انقلاب و کیان میهن اسلامی خویش، مردانه دفاع کنند.
سی سال پیش در ایران اسلامی، انقلابی به وقوع پیوست که مبتنی بر بینش عمیق الهی و الهامگرفته از انقلاب خونین عاشورای حسینی بود؛ انقلابی که سر سلسله مردان خدا، حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه)، آن را هدایت کرد و به پیروزی رساند؛ انقلابی که در آن انسانهای وارسته با باورهای خللناپذیرشان پیروز شدند و قدرت استکباری آمریکا را به سخره گرفتند و پایمال کردند. امروز پس از 30 سال، ملت بزرگ ایران همچنان سرزنده و پرنشاط ایستاده است و به فراروی خویش مینگرد و به آرمانهای بلند خود میاندیشد. بذرهایی که با نسیم حیاتبخش انقلاب اسلامی در جایجای زمین پراکنده شد در دل میلیونها مسلمان جوانه زده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای، مدظلهالعالی، روح عزت و استقلال را مشخصه عمده انقلاب اسلامی برشمرده، چنین میفرمایند: «مشخصه عمده انقلاب اسلامی عبارت است از بخشیدن روح عزت، استقلال، استغنا و اعتماد به نفس به ملتی که در طول سالیان متمادی سعی شده بود که اعتماد به نفس از او گرفته شود و استقلال او مورد دستبرد قرار گیرد و دیگران بر سرنوشت او تسلط یابند».
بیتردید، پس از گذشت 30 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، دشمنان زخمخورده همچنان در پی انتقام گرفتن از انقلاب اسلامیاند. حذف اسلامیت، ایجاد فاصله بین مردم و انقلاب، انحراف از اصول و ارزشها، تحریف تاریخ انقلاب اسلامی، غبارپراکنی در فضای جامعه، هجمه همهجانبه به ولایت فقیه، شبیخون فرهنگی و تلاش برای بیگانگی نسل جوان از انقلاب و اسلام، فهرستی از توطئههای دشمن است و این همه نشانه آن است که 22 بهمن حقیقتی جاری و زنده است.
امام خمینی رحمت الله علیه با انقلاب اسلامی، امت بزرگ اسلام را به سوی قبله فرهنگی اسلام بازگرداند و در سایه رهنمودهای امام بیدارگر، پرده تبلیغات دروغین کفر و شرک جهانی دریده شد و سیمای درخشان اسلام در آفاق گیتی به نورافشانی پرداخت. اینک باید مراقب بود که با گذشت 23 سال از انقلاب اسلامی دوباره قبله فرهنگی عوض نشود و نسل جوان پاکدل و معصوم، در میان هیاهوی رفاه و صنعت و مدنیّت کاذب و فریاد ملیگرایی دروغین، سیمای تابناک اسلام و تشیّع را گم نکند و خدایناخواسته مسحور ابتذال و التقاط نشود.
یکی از آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی که شعار محوری انقلاب را نیز تشکیل میداد، برقراری حکومت «جمهوری اسلامی» بود. جمهوری اسلامی، دارای تعریف و ویژگیهای خاصی است که رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) ، در پاسخ سؤالی در مورد کیفیت نظام جمهوری اسلامی فرمودند: «حکومت اسلامی حکومتی است بر پایه قوانین اسلامی. در حکومت اسلامی استقلال کامل حفظ میشود. ما خواستار جمهوری اسلامی میباشیم. جمهوری فرم و شکل حکومت را تشکیل میدهد و اسلامیبینی محتوای آن فرم، که قوانین الهی است». بنابراین، مهمترین ویژگی حکومت اسلامی این است که متکی و مبتنی بر قوانین اسلام است و هدف نهایی این است که قوانین اسلام که برای تکامل، تعالی و سعادت بشر قرار داده شدهاند، تحقّق عینی بیابند و در جامعه اجرا شوند.
یکی از ارزشهای انقلاب اسلامی، نفی شرق و غرب و دولتهای استعماری و استکباری بوده است. حضرت امام (رحمت الله علیه) عدول از این سیاست را خیانت به اسلام و مسلمین دانسته، میفرمایند: «بر هیچ یک از مردم و مسؤولین پوشیده نیست که دوام و قوام جمهوری اسلامی ایران بر پایه سیاست نه شرقی و نه غربی استوار است و عدول از این سیاست، خیانت به اسلام و مسلمین و باعث زوال عزت و اعتبار و استقلال کشور و ملت قهرمان ایران خواهد بود».
رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای،مدظلهالعالی، مبارزه با آمریکا را ویژگی بارز انقلاب اسلامی و سیاست خارجی نظام میدانند و میفرمایند: «ما حتی یک لحظه با آمریکا کنار نخواهیم آمد و این راه درستی است که انتخاب کردهایم. در این مبارزه به پیروزی خواهیم رسید و شاخ و دندان آمریکای متجاوز را خواهیم شکست».
یکی از مهمترین اهداف و ارزشهای انقلاب اسلامی ایران توجّه به معنویات و حاکمکردن ارزشهای معنوی در جامعه بوده است. شهید مطهری در این زمینه میفرمایند: «از جمله خصوصیات انقلاب ما، یکی این است که چون بر پایه ایدئولوژی اسلامی قرار گرفته، به معنویت واقعی متکی است».
یکی از مهمترین آفاتی که انقلاب اسلامی ما را تهدید میکند از دست دادن معنویت است. حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) حفظ جمهوری اسلامی را منوط به حفظ معنویات و روحیات معنوی در جامعه دانسته، میفرمایند: «مادامی که این ملت، این حالی را که الان دارند ـ که توجّه به معنویات تا یک حدودی و این جوانهای ما توجّه به معنویات دارند و این تحول عظیم پیدا شده است در آنها که شهادت را با جان و دل میخرند ـ مادامی که این محفوظ است، این جمهوری اسلامی محفوظ است و هیچ کسی نمیتواند به او تعدی کند. آنروزی که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند و راهنمای ما شیطان بشود، آن روز است که ابر قدرتها میتوانند در ما تأثیر کنند و کشور ما را به تباهی بکشند».
شهید و فرهنگ شهادت از والاترین ارزشهای اسلام و انقلاب اسلامی است. شهادت، راز بقا و جاودانگی انقلاب اسلامی است. شهادت، آخرین آرزوی عارفان و نهایت آمال صدّیقان و مخلصان بارگاه الهی است. شهادت، لحظه رسیدن به وصال دوست و وصول به معراج حقیقت است. شهادت، جان شیرین بر بساط عشق جانان نهادن و در هوای مهرش پاکبازی کردن است و شهید است که سخاوتمندانه در یک آن از تمام آمال و آرزوهای مادّی میگذرد و برای رسیدن به وصال معشوق، از هرچه نعمت زودگذر است، در این دنیای دون، دست بر میدارد و جان خویش را در طبق اخلاص گذشته، به حضرت ذوالجلال تقدیم میکند. شهیدان، به درستی هدف آفرینش و انگیزه خلقت را درک کردند و خلوص در پرستش و عبادت را با جان باختن به کمال رساندند. آنان بودند که راه پرپیچوخم انقلاب را برای روندگانِ این راه، هموار کرده، مسیر نهضت مقدس اسلامی ما را روشن ساختند. اینک در بیستوسومین بهار آزادی با خون آن عزیزان پیمان میبندیم که تا زندهایم این راه را ادامه دهیم و در حفظ انقلاب و دستاوردهای آن با پیروی از مقام معظم رهبری تا حدّ جان بکوشیم.
امام خمینی (رحمت الله علیه) ایّام دهه فجر را از ایام اللّه دانسته و از ملت ایران خواسته است که هر سال این روزهای ویژه را محترم بشمارند و جشن بگیرند و آن حرکت الهی و نهضت مقدس را به یاد آورند و انگیزه پیروزی را که وحدت همگانی در زیر سایه توحید بود، از یاد نبرند و همیشه همان حال و هوای انقلاب را داشته باشند تا پیوسته پیروز و سربلند باشند و بر مشکلات و توطئههای دشمنان دین فایق آیند. کلام آن فرزانه را باز میخوانیم: «بر ملت شریف ماست که این ایام اللّه را که هدیههایی از عالم غیب ربوبی است با جان و دل حفظ و با چنگ و دندان نگهداری کنند و با شعار و شعور بر مخالفان مکتب و خدمتگزاران به شیاطین بزرگ و کوچک بتازند و صفهای خود را فشردهتر و دلهای خود را مطمئنتر [کنند و] با قدم استوار و تصمیم آهنین، بر مشکلات و توطئهها غلبه کنند و مجهز به جهاز ایمان به خدا شوند در مقابله با مشکلات».
مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای،مدظلهالعالی، ملت را به پاسداشت انقلاب، و حفظ وحدت کلمه توصیه فرموده، چنین میفرمایند: «برادران و خواهران عزیز، این انقلاب و این اسلام و این عزت و این الگوشدن برای جهان اسلام را قدر بدانید. این به برکت اسلام است. آن چه که شما را عزیز کرد، اسلام بود. آنچه که شما را عزیز کرد، مجاهدت در راه خدا بود، آن چه که شما را عزیز کرد، وحدت کلمه بود. دستها را به یکدیگر بدهید، دلها را به خدا بسپارید. چشمها و بصیرتها را باز کنید و در راه خدا قدم بردارید. ملت عزیز، بندگان مؤمن و صبور خدا، راه خدا و راه انقلاب و راه امام را پاس بدارید. پشت سر مسئولان دلسوزتان، بزرگان و هادیان و راهنمایان، دست در دست یکدیگر حرکت بکنید و نگذارید وحدت شما خدشهدار بشود...».
دهه فجر، فرصت بازنگری در ارزشها و آرمانهاست و این که چه بودیم و چه میکردیم و چه میخواستیم، و اکنون کجاییم و چه میکنیم و در پی چیستیم و در کدام راه و مسیریم؟ کمترین اثر این انقلاب، گشودن فصلی نو در تاریخ بشر معاصر است و این کم نیست. آیا احساس سربلندی نمیکنید که آیین و مکتب شما، یعنی اسلام حیات بخش و آسمانی، امروز بارقه امید در دل میلیونها انسان ناامید و سرخورده و مأیوس آفریده است و آنان به نجات خویش در سایه اسلام، به شدت امیدوار و دلخوشاند و در این راه، کار و فعالیت میکنند؟ پس بیایید قدر انقلاب و نظام خویش را بدانیم و با جان و دل آن را پاس داریم.
بار دیگر، یاد «اللّهاکبر»های برخاسته از دل و جان، بازهم گرامیداشت سالگرد انقلاب، و بازهم دهه فجری دیگر. کم نیست! سالها از آن فتح عظیم میگذرد. سالها از آن حماسهها، شهادتها، فداکاریهای مردم و رهبریهای علیگونه امام میگذرد. پس از 30 سال، خوب است به کارنامه چندین ساله خود نگاهی مجدد بیفکنیم. مبادا دفترهای عشق و خلوص بسته شود و کتابهای ایمان و معنویت و فداکاری، به طاقچه فراموشی گذاشته شود و غبار غفلت روی آنها بنشیند. فراموش نکنیم که امروز نیز در حال پس دادن امتحان الهی هستیم. به یاد داشته باشیم که اینک در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، سنگ مزار شهیدان، با ما سخن میگوید. پیام نورانی و حیاتبخش شهدا این است که «پاسدار انقلاب و ارزشهای آن باشید».
بیشک، رهبری نظام، نعمت است و پیروی از وی و وفاداری نسبت به او شکرگزاری این نعمت تلقی میشود. در مقابل، عدم تبعیت و مخالفت با آن، نعمت را از مردم و جامعه میگیرد و هرج و مرج و فتنه اجتماعی را در پی دارد. بر همین اساس است که قرآن و نهج البلاغه بر همبستگی و هماهنگی مردم از طریق تبعیت از رهبری تأکید فراوان دارند و به مسلمانان توصیه زیاد کردهاند که با حکومت حق همکاری و از آن پشتیبانی کنند تا نظم، امنیت و عدالت در جامعه برقرار شود. امام علی علیهالسلام به مردم در این زمینه چنین هشدار میدهند: «خدا را در هر نعمتی حقی است، هر که آن حق از عهده برون کند خدا نعمت را بر او افزون کند و آن که در آن کوتاهی روا دارد خود را در خطر از دست دادن نعمت گذارد».
ولایت فقیه، میراث گرانبار حضرت امام (رحمت الله علیه) است که عمود خیمه انقلاب اسلامی، ضامن تداوم حرکت اسلامی و تحقّق ارزشها در سطح جامعه به شمار میآید. از این روست که امام (رحمت الله علیه) صراحتا به مردم و تمامی اقشار و گروهها میفرمایند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به مملکت شما نرسد».
انقلاب اسلامی ایران، آثار فرهنگی فراوان به همراه داشته است که نخستین آنها، احیای اسلام و مطرح کردن آن در دنیا به عنوان مکتبی حیات بخش است. انقلاب موفق شد تا حدودی زنگارها و پیرایهها را از اسلام برگرفته، حقیقت ناب آن را به مردم بنمایاند. دین اسلام با این انقلاب زندگی دوباره یافت و نشان داد دین جاودانی و همیشگی است که میتواند نیازهای همه جوامع در هر عصر و زمانی برآورده سازد و آنها را به سوی سعادت دنیا و آخرت رهنمون شود.
انقلاب اسلامی از کسانی که خود را در برابر بیگانگان باخته بودند مردانی باشخصیت و مستقل ساخت که با توکل به خدا، تکیه بر استعدادها و نیروهای درونی خویش توانستند روی پای خود بایستند و موفقیتهای چشمگیری نیز کسب کنند که بر افراد آگاه پنهان نیست.
انقلاب اسلامی برای سازندگی و رشد فرهنگ جامعه و با شعار مبارزه با منکرات پدید آمد و در بستن مراکز فحشاء، مشروب فروشیها و قمارخانهها، سالمسازی کنار دریاها و اصلاح برنامههای مبتذل سینما و رادیو و تلویزیون و به طور کلّی پاک سازی سطح جامعه از آلودگیها تلاشهای فراوانی کرد که آثار چشمگیر آن برای ملت آگاه ما مشهود است.
انقلاب با تولید و حمل هر نوع مواد مخدر به داخل کشور و توزیع آن، به طور جدی و بی امان مبارزه کرد و در باز داشتن نسل جوان از ابتلاء به بلای خانمان سوز اعتیاد، نجات دادن افراد معتاد و بازپروری و وادار کردن آنها به ترک اعتیاد و بازگشت به جامعه، تلاش پی گیر و همه جانبهای کرد و موفقیتهای چشمگیری به دست آورد که در سطح جهان بی نظیر است.
انقلاب اسلامی موفق شد زنان ایران را که در رژیم پهلوی تحت تأثیر فرهنگ غربی شخصیت اسلامی و مّلی و هویت خویش را از دست داده بودند، نسبت به شخصیت اصیل و واقعی شان آگاه کند و آنان را در جایگاه واقعی شان قرار دهد، و این باور را به وجود آورد که زن نیمی از پیکره جامعه است و میتواند در بسیاری از زمینههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حضور فعال داشته باشد. انقلاب به زن فهماند که پاسبانی از اصالت و سلامت خانواده و نسل انسان به عهده اوست. و «بهشت زیر پای آنان است»
جمله ی معروف امام خمینی(رحمت الله علیه) که: «از دامن زن مرد به معراج میرود.» گویای بزرگترین مسئوولیت وبرجستهترین مقام تربیتی و اجتماعی زن است.
انقلاب اسلامی نقش خطیر خانواده را در تعالی و سعادت انسان گوشزد کرد. در پناه تعالیم انقلاب اسلامی بار دیگر مردم متوجه شدند که خانواده نقش فوق العادهای در تزکیه و بقای جامعه دارد. انقلاب با بیان اهمیت تشکیل خانواده و بقای آن، به مردم فهمانند که از این راه میتوان از پیدایش نسلی ولگرد که مسئوولیت سرپرستی احدی بر دوش شان نیست جلوگیری کرد. انقلاب اسلامی به محیط مدرسه، دانشگاه و اجتماع اهمیت فراوانی داد و با فساد و فحشاء و بی حجابی و نیز با خودآرایی و خودنمایی نامشروع زن در محیط جامعه - که رژیم سابق به آن دامن میزد و از این طریق اساس و بنیاد خانوادهها را متزلزل میساخت - مبارزه و برخورد جدّی کرد و از این راه اساس خانواده را در جامعه استحکام بخشید.
انقلاب با گسترش مراکز آموزشی و تربیتی، افزایش و گسترش کتب و نشریات، تأسیس کتابخانهها، ایجاد انگیزه برای مطالعه و کتابخوانی، برگزاری نمایشگاههای بین المللی و داخلی کتاب، اهدای جوایز به نویسندگان برجسته و تشویق آنان قدم در راه گسترش و تقویت آگاهی مردم برداشت. انقلاب به ویژه در آموزش و آگاهی بخشی در زمینههای سیاسی، نظامی و صنعتی به نسل جوانِ انقلابی، نقطه عطفی در تاریخ جامعه ایران به شمار میرود. امروزه دشمنان انقلاب، که از همه جا سرخورده شدهاند و در آزمایش همه راههای مقابله باانقلاب شکست خوردهاند، بهترین راه برخورد با انقلاب را منحصرا مقابله با فرهنگ این ملت و تهاجم فرهنگی میدانند، که با یاری خداوند و هوشیاری مسئولان نظام، دشمن را در این نبرد نیز شکست خواهیم داد.
هواپیمای حامل امام، بر بال فرشتگان نشسته بود و پرواز کنان به دیار یاران میآمد. دیاری که خون هزاران شهید،لاله زارش کرده بود و شهیدان اسلام، پیش پای امام را با پیکرهای گلگونشان گلباران کرده بودند و در آن قدمهای رهبر با پلک دیدههای منتظران، بوسه باران بود. اما دریغ که جای شهدا خالی بود. جای آنان که با عشق امام سالیانی دراز، غم و درد هجران را به جان خریدند و چه شبهایی را در انتظار دمیدن این صبح و طلوع این خورشید، به صبح آوردند، ولی پس از انتظاری بزرگ و جگرسوز، امام رهایی را ندیدند. یاد تمامی شهیدان، جاودان، و ثمرات خون پاک آن عزیزان، افزونتر باد.
انقلاب اسلامی همچون ارمغانی الهی و مائدهای آسمانی در تاریکترین لحظات تاریخ ملت ایران به ما ارزانی شد. در حقیقت این انقلاب ودیعهای است الهی که خداوند بر ما منت گذارد و لایق دانست که آن را در میان همه نسلها به نسل حاضر ودر میان همه جوامع و ملتها به ملت ما سپرده تا در حفظ و گسترش آرمانهای آن بکوشیم و با تمام توان از ارزشهای آن پاسداری کنیم.
اینک پس از 30 سال از گذشت انقلاب اسلامی باید ببینیم وظیفه فرد فرد ما در قبال این موهبت الهی چیست. ما چه باید بکنیم تا نه تنها به تکلیف خود عمل کرده باشیم، بلکه بیشترین تلاش را در حمایت از دست آوردهای انقلاب و تحقق اهداف متعالی آن انجام داده باشیم؟ آنچه تمامی افراد جامعه ما به ویژه جوانان خداجو و با نشاط باید بدانند این است که هم اکنون پرچم انقلاب اسلامی بر دوش آنان قرار دارد و آنان پیش قرآول و پیش آهنگ انقلاب اسلامیاند. مهمترین وظیفهای که بر دوش نسل حاضر ایرانی است این است که این امانت و میراث گران بها را به بهترین شکل حفظ و در باروری آن تلاش کرده، آن را به آیندگان بسپارد.
انقلاب اسلامی ایران پدیده اتفاقی و کوچکی نبود؛ بلکه حقیقتی بود که در بستر سنتهای الهی جلوهای زیبا از قدرت و عظمت حضرت حق و صلابت و کرامت انسانها را به نمایش گذاشت.
در 22 بهمن 1357 دنیا شاهد حماسه عظیم ملتی بزرگ بود که با تمام توان بر طاغوت تاخت. و در چنین روزی، طومار سیاه چند هزار ساله شاهنشاهی را در هم پیچید و به پنجاه سال خودکامگی، ظلم و استبداد و چپاول رژیم پهلوی خاتمه بخشید. این تغییر در نظام سیاسی ایران در پی تحول روحی و معنوی مردم این سرزمین به وقوع پیوست. این تحول عظیم متکی بر هیچ دولت و گروه و متأثر از هیچ مکتب و مرامی جز اسلام نبود، و در امتداد انقلاب حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم)، بود، این انقلاب بر اساس الگوی اسلام راستین و با مشارکت مردم به وجود آمد و ارزش هایی نو به جوامع بشری عرضه کرد.
انقلاب اسلامی در بُعد خودسازی عرفان و اخلاق افقهای روشنی در روح جوانان ایجاد کرد و مسائلی را که روزگاری افسانه به نظر میرسید تحقق بخشید. اخلاص، ایثار، زهد، استقامت در راه هدف، تواضع برای خدا، محبت در راه خدا و دشمنی در راه خدا، کوشش و تلاش در ابراهیم گونه شدن، چون قبلهنما تنها به سمت کعبه حق چرخیدن، برای خدا زیستن و برای خدا مردن، به لقاء اللّه عشق ورزیدن و بسیاری از مسایل عرفانی و آسمانی اسلام را دوباره، این انقلاب پاک، در اندیشههای آماده و دلهای مشتاق جوانان زنده کرد.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و بت شکن قرن، حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه) درباره حفظ انقلاب و جمهوری اسلامی در بیانی زیبا و دلنشین، که در آن مردم را به وحدت و یگانگی فرا میخواند، چنین میفرمایند: «تمام اقشار ملّت از آنهایی که در سطح کشور کار فرما هستند و دست اندرکاران دولتی هستند، آنهایی که قوه قضائیه به آنها محول است، آنهایی که پاسداری از مرزها بر ایشان محول است و سایر اقشار ملت موظف اند که اسلام، را حفظ کنند؛ مکلفند به این که جمهوری اسلامی را حفظ کند و این تکلیف، تکلیفی است که از بزرگترین تکالیف است که به اسلام دارند و آن حاصلی نمیشود الاّ با تفاهم؛ الاّ به این که همه ملت با هم برادر باشند.»
انقلاب اسلامی ایران امیدی دوباره به مسلمانان و مستضعفان جهان بخشید؛ زیرا با وقوع این انقلاب مسلمانان جهان به شخصیت خود پی بردند و در یافتند که میتوانند آزاد وبدون وابستگی به قدرتهای بیگانه، زندگی شرافتمندانه و پر افتخار داشته باشند و زیر بار استثمار و استعمار هیچ قدرتی نباشند.
ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را انیس و مونس شد
در آن حال که دنیای ظلمت گرفته و روزگار تباه کننده و سیاه، چون اژدهایی، سرمایهها، استعدادها، شخصیت، انسانیت و هویت آنان را در کام ذلت بار و نابود کننده خود فرو میبُرد و اَبَرجنایتکاران برای حفظ قدرت و مطامع خود، مظلومان و مستضعفان را تحت سیطره شیطانی خود، از همه مواهب محروم کرده بودند، ناگهان از نورِ ربوبی و سراج مُنیر محمّدی و مشِکاتِ نورِ علوی و مصباحُ الهُدای حسینی، جرقه و پرتوی خیره کننده در آینه وجود خمینی تابیدن گرفت که بارقه آن نور امید را در دل جهانیان روشن کرد و به ستیز تاریکیها و سیاهها و تباهها شتافت. این اشعه و تلألؤ بیکران در آستانه آن است که، کران تا کران جهان را روشن سازد و زمینه ظهور و طلوع خورشید عالم امکان و شمس جهان افروز آسمان ولایت و امامت، حضرت بقیةاللّه الاعظم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را فراهم سازد.
بدون شک آن جرقه و بارقه الهی که با پیروزی انقلاب اسلامی تابیدن گرفت، بیش از هر چیز روحها و باطنها و درونها را هدف قرارداد و پیش از آنکه در 22 بهمن 57، پیروزی بر سنگرهای دشمن مزدور پهلوی را به ارمغان آوَرَد، خاکریزهای شیطان درون را فتح، و پرچم افتخار تعالیم و ارزشهای اسلام را بر فراز آنها نصب کرد و نور حقیقت و معنویت را در دلها روشن ساخت.
عظیمترین و اساسیترین ثمره مقدس و مبارک انقلاب اسلامی این است که حاکمیت طاغوت و نظام ظلم و استبداد را سرنگون، و «حاکمیت اللّه» و نظام توحید و اسلام را جانشین آن کرد. گر چه انقلاب اسلامی ما در تمام ابعاد، برکات و ثمرات بی شماری برای مردم ما و مستضعفان و محرومان سراسر جهان به ارمغان آورده است، اما اگر ما از نظر زندگی و مظاهر مادی در سختترین اوضاع قرار داشتیم، و از هیچ نعمت و مزیتی برخوردار نبودیم، مگر همین که در سایه حاکمیت الهی و اسلامی زندگی میکنیم. و ولایت و حکومت طاغوت و کفر و الحاد بر سر ما نیست، خود، بزرگترین نعمت و موهبت الهی و مبارکترین نتیجه انقلاب، و موجب سرافرازی و عزت و سعادت دنیا و آخرت ماست.
ویژگی نظام الهی و اسلامی این است که تکیه گاه معنوی آن فقط خداوند متعال است، و از طرف خداوند یاری میشود. امرزوه حتی بر دشمنانِ نظام اسلامی نیز مخفی نمانده که جمهوری اسلامی ایران از قدرت و نیرویی ورای نیروهای پیشرفته کنونی برخوردار، و پیروزیهای شگفت آور او، متکی بر همین نیروی غیبی است.
با ظهور حاکمیت اللّه و اسلام و قدرت و مجد و شوکت آن، دیگر جایی برای بروز قدرت و ابهت پوشالی ابرقدرتهای جنایتکار جهانی باقی نمیماند. زیرا به نصّ قرآن مقدّس: «عزت و بزرگی و آقایی فقط از آن خدا و رسولش و مؤمنان است». حاکمیت الهی، به افراد مسلمان شجاعت و شهامت و روحیه ایثار و شهادتطلبی میدهد و در این حال برای قدرتهای ظاهری و توخالی دنیا شوکت و عظمتی باقی نمیماند. جمهوری اسلامی ایران و انقلاب بزرگ آن، پرچمدار این حرکت عظیم در جهان است.
از بزرگترین و ارزشمندترین آثار نظام اسلامی، استقلال و عدم وابستگی آن به قدرتهای بیگانه است. شعارهای انقلاب اسلامی، مظهر این خصوصیت حیاتی و بزرگ انقلاب اسلامی ماست. اکنون هیچ کس نمیتواند ادعا کند که ما به کشورهای بیگانه وابستهایم. غرب گرایی حتی در کمترین مرتبه آن، با وجود انقلاب اسلامی و فرهنگ وحی و قرآن، ارزش و هویت خود را از دست داده است و ملت هایِ در بند در حال بیدار شدن و پاره کردن این زنجیر استعماری اند.
حرکت نظام الهی و اسلامی در جهت تحققِ هر چه بیشترِ فرهنگ قرآن و ارزشهای انسانی است این از خصوصیات جمهوری اسلامی است که مردم و مسلمانان را به سوی فرهنگ اسلام و انسانیت سوق دهد و آنان را در روند حرکت به سوی خدا و توحید و اسلام، رهنمون و یاور باشد. در حالی که فرهنگها و مکاتب و قدرتهای دیگر جهان مردم را به سوی مادیت و شهوت و حیوانیت و بی خبری سوق میدهند تا اهداف و مطامع دنیوی و استمعاری خود را تأمین کنند.
انقلاب اسلامی ایران، حقیقتی والا در بستر سنّتهای الهی و حکایتگر مشیت و اراده حق در راستای حرکت تکاملی جهان و انسان است؛ زیرا انقلاب اسلامی ایران، انقلابی دینی ومکتبی است و دین نیز برای هدایت و تکامل انسان و جوامع بشری نازل شده است و بنابراین انقلابی که بر مبنای آن پدید آید، قطعا در راستای تکامل جهان و انسان خواهد بود.
قبل از انقلاب، مسلمانان بسیاری از کشورها، به ویژه کشورهای غربی تحت سلطه و نفوذ افکار، ارزشها و فرهنگ غرب قرار داشتند و از تظاهر به دینداری و آداب و رسوم دینی به ناچار خودداری میکردند و ارزشها و سنتهای اسلامی مورد غفلت یا تغافل قرار گرفته بود. از آثار فرهنگی انقلاب اسلامی این بود که به مسلمانان روحیه و جرأت و جسارت داد تا پای بندی خود را به عقاید و ارزشهای دینی شان نشان بدهند و با سربلندی و افتخار آنها را در دنیا، و حتی در قلب اروپا مطرح سازند.
سالها بود که ایرانْ ویران بود و ایرانی در بند اسارتْ بود و آزادی اسیر! امّا امام آمد و آزادی آورد و آزادی را از اسارت نجات داد و به اسلام آبرو و به مسلمانان، اعتبار بخشید. امام، به اندیشهها تابندگی، و به دلها شهادت، و به دیدهها بصیرت، و به زندگیها جهت عطا کرد. امام آمد، و خزانمان، بهار شد و شکوفه رهایی ما، در زمستان بر شاخههای خون گرفته بهمن، شکفت.
دوازدهم بهمن، سالروز ورود امام امّت به میهن اسلامی است. مردی که اجرای قرآن را به همراه آورد و تجدید بنای دین را. پیشوایی که شکوه مذهب، عظمت مسلمانان، اعجاز خون، کتاب شهات، نستوهی و پایداری امت اسلام، و تبلور عینی مکتب را به ما هدیه کرد. آری امام، غرور ابرقدرتها را در هم شکست و شکوه شهادت را بسان پتکی بر سر زورمندان عدالت گریز کوبید و با یادآوری شکوه کعبه و قدس، کاخهای سرخ و سفید را بی رنگ ساخت.
22 بهمن، عید ظفر است. در این روز بود که ملت مسلمان ایران، میلادی نو یافت و سرمه شریعت بر دیدگان بصیرت خویش کشید و امامت و ولایت را به شایستهترین وجه، گردن نهاد و چه خونها و عزیزانی در این راه تقدیم کرد.
وجود روحیه شهادتطلبی از اساسیترین دلایل پیروزی انقلاب اسلامی بوده است، به طوری که ریشه انقلاب را در نهضت کربلای حسینی باید جستجو کرد با تکیه بر همین ویژگی بود که «تحول روحی» در ملت ایران نیز بوجود آمد، تا جایی که مردم با مشتهای گره کرده در برابر تانکها، شعار «توپ، تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد» را فریاد میکردند. و نیز بر همین اساس بود که شعارهای «ایمان، جهاد، شهادت، تنها ره سعادت» و هم چنین «خون بر شمشیر پیروز است» به عنوان شعار محوری انقلاب در مقاطع مختلف آن مطرح بود.
22 بهمن، نقطه عطف و آغاز ظهور جلوه الهی در ضمیر پاک انسان هاست 22 بهمن، روز نمود حماسه شهیدان بیشمار و خونهای پرجوش است 22 بهمن روز نوید فتح و غلبه نهایی خون بر جور، و ایّام اللّه دهه فجر روزهای با شکوه جشن پیروزی اسلام بر کفر و ظلم است.
در سپیده 12 بهمن 1357 امواج جمعیت، به خیابانها ریختند خیابانهایی که تا آن روز به خون جوانان وطن آغشته بود، غرق گلهای سرخ میخک و نرگس شد. به جای دود لاستیک سوخته، بوی عطر و عنبر و دود اسپند فضای چهار راهها پرکرده بود. در مشت نوجوانان، به جای کلوخ و سنگپاره، گلهای سرخ لاله دمیده بود. بر دامن مادران و همسران شهدا به جای دانههای اشک، دانه مروارید ریخته بود و بر گونه یتیم شهید، یاقوت سرخ شادی نشسته بود. انتظار به پایان رسید؛ ناقه نور در فضای نیلی آسمان فرودگاه پدیدار شد. سبکبال و آرام بر زمین نشست. تمامی عاشقان تا بهشت زهرا و تا قطعه هفده، یک صدا تکبیر گفتند و هلهلهکنان مژده دادند که:«امام آمد ... امام آمد ...» و «رهبر دور از وطن از سفر آمد ...» و «صل علی محمد رهبر ما خوش آمد» و «دیو چو بیرون رود، فرشته در آید». و چون نور جاری شد و چون باران بهاری بر کویر میهن بارید.
برگهای تاریخ انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، یادآور روزهای ایثار و فداکاریِ جوانانِ حماسه سازِ این امّت سلحشور است که با جان و مال خود، در اره سرنگونی رژیم وابسته و جنایتکار ستمشاهی قیام کردند و پرچم پیروزی اسلام را بر فراز ایران برافراشتند. آری، در دوران انقلاب و روزهای مبارزه، در ایّام سازندگی و در روزهای جنگ، همیشه و همه جا، جوانان و آینده سازان، چه در سنگر مدارس و مساجد و چه در مرزها و روستاها و جبهههای نبرد دوشادوش امّت مسلمان جهاد کردهاند و حضور مستمر خودرا در صحنههای مختلف دفاع از انقلاب حفظ کردهاند. جوانان، امروز از سنگرداران رشید و جان برکف انقلاب اسلامی اند و مسؤولان باید با ارائه طرحها و برنامههای مناسب، از این نیروهای متعهد برای سازندگی و پیشبرد اهداف انقلاب بیشترین بهره راببرند.
مسأله تشکّل تودهها و پشتیبانی توده مردم تنها عامل تثبیت انقلاب است. از ویژگیهای انقلاب اسلامی ما نیز، که از مکتب اسلام اصیل الهام گرفته است، تشکّل مردمی و جهاد عمومی علیه کفار است. به این سبب در انقلاب اسلامی، تشکیل بسیج امری طبیعی بود و امروزه نیز بسیج، از بزرگترین پشتوانههای انقلاب اسلامی و پاسدار مرزهای فرهنگی انقلاب است.
«استقلال» از نخستین شعارهای رهروان راه حق و آزادی و مسلمانان آزاده میهنمان بود. آنها میدانستند که بدون استقلال، «آزادی» مفهومی ندارد و بدون این دو، «جمهوری اسلامی» بر بنیادی محکم و استوار بنا نخواهد شد. 22 سال پیش، آخرین بقایای نظام شاهنشاهی فرو ریخت و استقلال و آزادی، به عنوان رهاورد گران بهای این حرکت پرشور و معنوی مردم، به ظهور رسید. بنابراین، استقلال، میوه و ثمره پیروزی انقلاب اسلامی و خون بهای شهیدان انقلاب است که باید با تمام توان از آن حفاظت و صیانت کرد.
انقلاب بزرگ ايران، در شيوه شكلگيرى، نفوذ فراگير و حتى پيروزى شكوهمندش با بسيارى از انقلابهاى ديگر جهان متفاوت بود. يكى از دهها رمز جاودانه اين شگرفى، اراده پرشور و حضور آگاهانه مردمى بود كه براى هدفى والا و مقدس، با تمام توان و حتى با نثار جان به ميدان مبارزه شتافتند. اين نكته مهم در تحليل بسيارى از انديشمندان خارجى نيز بازتاب داشته است. تدا اسكاچ پُل، نويسنده و محقق غربى كه معتقد است هيچ انقلابى به صورت آگاهانه و به دست مردم ايجاد نمىشود، در مقالهاى كه در سال 1982 با عنوان «دولت تحصيلدار و اسلام شيعى در انقلاب ايران» نوشت، با توجه به آشكار بودن نقش اراده، آگاهى، رهبرى و انديشه در انقلاب اسلامى، اعتراف مىكرد: «اگر در دنيا تنها يك انقلاب آگاهانه ساخته شده باشد، آن انقلاب، انقلاب ايران است».
به عقيده او، زمانى كه بر اثر سياستهاى مستبدانه، ضددينى و بيگانهگرايى شاه، نوعى نااميدى و انزجار از حكومت در ميان مردم پديد آمد، مجموعهاى از عناصر فرهنگى ريشهدار در تاريخ اسلام شيعى و نيز اسطوره بنيادين تشيع حضرت امام حسين عليهالسلام ، مراسم مذهبى، شبكه مساجد و روحانيت به گونهاى هشيارانه انقلاب اسلامى را به وجود آوردند.
ميشل فوكو، فيلسوف و نظريهپرداز مشهور فرانسوى كه خود در هنگامه نهضت اسلامى ايران دو بار به تهران و قم سفر كرده و از نزديك شاهد فراز و نشيب انقلاب بود و مقالههاى بسيارى در اينباره منتشر ساخت، درباره ريشهيابى اين رويداد مىنويسد: «اين انقلاب نمىتواند با انگيزههاى اقتصادى و عادى صورت گرفته باشد؛ زيرا جهان، شاهد شورش و قيام همه مردم بر ضد قدرتى بود كه مشكلات اقتصادى بزرگى نداشت كه به موجب آن ميليونها ايرانى به خيابانها ريخته و قيام كنند. ريشه اين انقلاب را بايد در جاى ديگرى جستوجو كرد».
ميشل فوكو معتقد است: «زبان و شكل و محتواى مذهبى انقلاب ايران، امرى اتفاقى و تصادفى نيست، بلكه در حقيقت اين رهبرى مذهبى بود كه با تكيه بر موضع مقاوم و انتقادى سابقهدار در مكتب تشيع در برابر قدرتهاى سياسى حاكم و نيز نفوذ عميق در دل ايرانيان توانست آنان را اينگونه به قيام وا دارد؛ آن هم رژيمى كه بىشك، يكى از مجهزترين ارتشهاى دنيا را در اختيار داشت و از حمايت مستقيم امريكا و ديگر قدرتها برخوردار بود».
انقلاب اسلامى ايران در سال 1357 هم معادلات جهانى را بر هم زد. نظريههاى سياسى و جامعه شناختى معمول را به چالش كشيد و دولتهاى استكبارى را به شدت آشفته و غافلگير كرد. تحليلگران سياسى، مراكز اطلاعاتى و سازمانهاى جاسوسى قدرتهاى بيگانه كه در ارزيابى و سنجش تحولات جامعه ايران و موفقيت احتمالى رهبرى مذهبى آن بر اساس معيارهاى مادى و تجربى قضاوت مىكردند، از پيشبينى وقوع انقلاب اسلامى و شناخت ماهيت آن عاجز ماندند. به تعبير بلند حضرت امام (رحمت الله علیه): «از اراده خدا بىخبر بودند. اين كارى بود كه خدا كرد؛ معجزهاى بود كه خداى تبارك و تعالى انجام داد».
سازمان سيا پس از ارزيابى خود از وضعيت جامعه ايران در مرداد 1357 اعلام كرده بود: ايران در وضع انقلابى و يا حتى ماقبل انقلابى قرار ندارد! سازمان اطلاعاتى DIA نيز در ارزيابى اطلاعاتى خود در 28 سپتامبر 1978 (6/7/1357) گفته بود: انتظار مىرود كه شاه تا ده سال ديگر به طور فعال زمام قدرت را در دست داشته باشد. حتى كارتر رئيس جمهور وقت امريكا در سفر خود به ايران، ايران را جزيره ثبات و آرامش در يكى از پر سر و صداترين نقاط دنيا خوانده بود.
پاتريك چاوال، عكاس و فيلمساز فرانسوى كه با عكسها و مستندهايى كه از جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل و جنگ ويتنام گرفت، معروف شد، پس از ديدن امام خمينى (رحمت الله علیه)در نوفل لوشاتو به ايران آمد و از نهضت مردم ايران عكسهايى ماندگار گرفت. او درباره انقلاب و رهبر آن گفت: «همان بار اولى كه آيت الله را ديدم، فهميدم كه او پيروز خواهد شد. او با تمام كسان ديگرى كه تا آن روز ديده بودم، فرق داشت. يك جور انرژى توى صورتش بود كه ديگر مثلش را نديدم. انقلاب او هم با بقيه جاهايى كه عكاسى كردم، فرق داشت. مردم ايران مصمم بودند، اما عصبانى نبودند».
در تفسير درست و تبيين آگاهانه انقلاب اسلامى ايران و تحولاتى كه جهان معاصر را با آن روبهرو كرد، تنها واژه معجزه مىتواند بازتاب صحيح حقيقت باشد. اين واقعيتى بود كه پير بيدار انقلاب، امام راحل (رحمت الله علیه)بارها بر آن تأكيد ورزيد: «يك تحول روحى در جامعه پيدا شد كه من غير از آنكه بگويم يك معجزه بود، يك اراده الهى بود؛ نمىتوانم اسم ديگرى رويش بگذارم.» باز مىفرمايد: «اينجا حساب الهى است. اينجا دست خداست. اشخاص نمىتوانند يك همچو قدرتى ايجاد كنند... اين اراده الهى است كه تمام حسابهاى حسابگران مادى را باطل كرد».
آفاقِ روشن نهضتِ امام و ايران تا آنجا پرتو گسترد كه حتى بسيارى از شخصيتهاى غيرمسلمان نيز با تأييد نگنجيدن جريان انقلاب اسلامى در چارچوب محاسبات مادى، به اعجاز آن اعتراف كردند. رابرت كالتسون، دانشمند كانادايى در اينباره مىگويد: «از نظر من كه يك غربى و فرد غير مسلمان هستم، اين معجزه است كه يك انقلاب مكتبى و الهى بتواند در جهان امروز اين طور تحقق پيدا كرده و در جهت استقرار عدالت به پيش برود. اين انقلاب بدون شك از جانب خداوند حمايت مىشود».
انقلاب اسلامى ايران، بىنام ناخداى مأنوس با ملكوتش، در هيچ جاى جهان شناخته شده نيست. ظهور و حضور پيامبرگونه امام، نويد امن و ايمان بود در عصرى كه داشت به «غيبت خدا» خو مىگرفت. فرياد ستمستيز امام سبب شد تا امتهاى اسلامى به شور آيند و رستاخيزى پيش از رستاخيز را تجربت كنند و چنين بود كه بىدرنگ، پس از آغاز حركت انبيايى امام، نه فقط در كشورهاى اسلامى، بلكه در تمامى سرزمينهايى كه نام و يادى از خدا هنوز باقى بود، حركتهاى پياپى و عظيم پديد آمد كه هدف اصلى اين توفانها، درهم شكستن بتهاى كفر و شرك در عرصه زمين و حركت به نام خدا در گستره زمان بود.
جهان، شخصيتهاى برجسته مبارز و رهبران سياسى بسيارى به خود ديده است، ولى آنچه كار امام و انقلاب ايران را شكوهى جاودانه بخشيد، آن است كه شخصيتى الهى، آغازگر انقلاب اسلامى در قرن بيستم بود. او انسانها را به سمت و سوى ارزشها رهنمون شد و به خوبى توانست حكمت را با سياست در هم آميزد. راز شگرف رهبرى امام را بايد در اصالت انديشهها، صلابت رأى و صداقت بىشايبهاش با مردم جستوجو كرد.
براى شناخت انقلاب اسلامى ايران و تفاوتهاى آشكارى كه اين نهضت با ديگر خيزشهاى مردمى در قرن حاضر داشته است، بايد پيش از همه به پيوند جدايىناپذير انقلاب اسلامى و رهبر بزرگ آن امام خمينى (رحمت الله علیه)توجه كرد. به اعتراف بسيارى از تحليلگران مسائل سياسى و اجتماعى، امام در تعريف و تعيين اهداف انقلاب اسلامى، رهبرى مبارزه، رويارويى با قدرتهاى افزونطلب و حفظ دستاوردهاى نهضت، داراى دكترين سياسى ويژه و منحصر به فردى بود. دكترين سياسى امام، بر پايه مبانى استوار و خدشهناپذيرى چون اعتقاد عميق به غيب و امدادهاى غيبى، ايمان خللناپذير به آموزههاى اسلام، اتكا و توكل بر قدرت بىكران الهى و تكليف مدارى مطلق قرار داشت؛ چيزى كه غربيان از شناخت آن ناتوان مانده بودند.
امام خمينى (رحمت الله علیه)با بهرهگيرى از انديشه نو و ريشهدار الهى خود، نه تنها به سرنگونى رژيم قدرتمند پهلوى توفيق يافت، بلكه توانست با عرضه تفكرى ناب و فرهنگى كاملاً دينى، آموزههاى مكتبهاى مادى غرب را نيز به چالش بكشد.
بىترديد، نهضت بزرگ ملت ايران را با بيدارباشى كه به بشر غفلتزده از فطرت داد و شكوهى كه از قدرت دينباورى جلوهگر ساخت، مىتوان سرآغاز عصر جديدى در حيات بشرى دانست؛ چنانكه مقام معظم رهبرى فرمود: «انقلاب اسلامى، هويت اسلامى را در دنياى اسلام و هويت معنوى را در كل جهان زنده كرد.» شهيد سيد مرتضى آوينى نيز معتقد بود تجديد حيات معنوى و دينى بشر با پيروزى انقلاب اسلامى در ايران آغاز شده است و بدين روى، دهه شصت را بايد اولين دهه از اين تجديد عهد دانست.
پروفسور محمد حسين هُدى، انديشمند مسلمان مقيم اتريش نيز گفته است: «اگر بنا باشد تاريخى را براى احياى هويت دينى در جهان معاصر در نظر بگيريم، آن تاريخ 1979 ميلادى است؛ يعنى همزمان با پيروزى انقلاب اسلامى ايران كه خيزش عظيمى را براى تفكرات دينى در تمام اديان به وجود آورده است».
انقلاب اسلامى در يكى از حساسترين نقاط گيتى همچون زلزلهاى پيشبينىناپذير، اردوگاه آرام و بىدغدغه استكبار جهانى را به شدت به لرزه درآورد. با پيروزى انقلاب اسلامى ايران، براى نخستينبار، يك كشور مسلمان به گونهاى موفقيتآميز، قدرتهاى بزرگ غربى را به مبارزه طلبيد، آنها را تحقير كرد و به منافع مادىشان خسارت رساند. اين پيروزى شكوهمند، خوابِ خوش تحليلگران و نظريهپردازانى كه افول اديان الهى را امرى آشكار مىدانستند، آشفته كرد و انبوه نظريههاى آنان را بىاعتبار ساخت.
دكتر ميشل جانسون، كارشناس روابط بينالملل در اينباره گفته است: «از نظر نمادين، انقلاب ايران، نخستين پيروزى مسلمانان بر غرب، از قرن شانزده ميلادى به اينسو شمرده مىشود. نكته اينجاست كه اسلام، عامل هدايت كننده اين انقلاب بود و هيچيك از ايسمهاى غربى ناسيوناليسم، كاپيتاليسم، كمونيسم و سوسياليسم در آن نقشى نداشتند.» قدرتهاى بزرگ غربى در رويارويى با عظمتهاى بىبديلى كه امام و انقلاب آفريدند، با استعداد پنهان و توانايى گسترده اسلام آشنا شدند.
پيش از انقلاب اسلامى، سيطره نظريههاى مادى چنان حتمى به نظر مىرسيد كه بسيارى از پژوهشگران علوم انسانى، در آينده بشر، مكان و منزلتى براى دين قائل نبودند. در قرن نوزدهم، فلسفههايى پديد آمد كه يا به طور كلى منكر دين شدند يا خود مذهبى دروغين را جاىگزين اديان آسمانى كردند. اين روند در قرن بيستم تا بدانجا پيش رفت كه بسيارى از دينستيزان، آشكارا به مبارزه با باورهاى دينى پرداختند، ولى سير تحولات تاريخى و پيروزى انقلاب اسلامى ايران، شرايط موجود را در آخرين سالهاى قرن بيستم چنان تغيير داد كه انديشمندان و نظريهپردازان بينالمللى به تولد دوباره دين در جوامع بشرى اعتراف كردند. به بيان ديگر، با وقوع معجزه انقلاب اسلامى به رهبرى امام راحل (رحمت الله علیه)و گسترش خيره كننده حوزه نفوذ اديان بزرگ الهى، به ويژه دين مبين اسلام، امروز ديگر تحليلگران وقايع سياسى و تحولات اجتماعى به خود جرئت انكار جايگاه والاى دين در اجتماع بشرى و پيشبينى انزواى آن را در جهان معاصر نمىدهند و اين از آثار گرانقدر پيروزى انقلاب اسلامى ايران است.
انقلاب اسلامی ایران، انقلابی تک بعدی، تک محوری و منحصر به تقاضای مادی نیست؛ بلکه انقلابی چند بعدی، ارزشی و معنوی است که باعث شکوفا شدن استعدادهای مادی و معنوی فراوانی شده است. به جرئت میتوان گفت تنها انقلابی که در عصر فضا و فن آوری دارای جنبه مذهبی و اسلامی بوده، انقلابی الهی برای خدا و ایمان به شمار میآید، انقلاب اسلامی ایران است. با توجه به اینکه این انقلاب، معنوی و تکامل گرا بود، از همان آغاز حرکت، راه آینده مشخص بود که این مشخص بودن هدف، موجبات همراهی تودههای مردم با قیام اسلامی مزبور را فراهم آورد؛ چرا که معنویت قیام، مانع از تحقق دیگر اهداف سیاسی آن، یعنی آزادگی، عدالت و رفع تبعیضهای اجتماعی نمیگردید.
بیشتر انقلابها در معنای حداقلگرای صرف، دست به دست شدن قدرت را موجب میگردند؛ درحالی که انقلاب اسلامی ایران، از آن لحاظ که افزون بر انتقال قدرت، خواهان ایجاد تغییرات بنیادین در ارزشها و دگرگونی در تمام ابعاد وجودی جامعه و فرد بود، نهضتی حداکثرگرا تلقی میگردد که در آن، مردم خواستار تغییراتی اساسی در همه ابعاد جامعه ایرانی اعم از سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بودند. ویژگی متمایز انقلاب اسلامی ایران آن است که تحولی معنوی، ایدئولوژیک و دگرگونی درونی در تمامی اقشار جامعه ایجاد کرد و ضمن تأکید بر گفتمان بازگشت به خویشتن، انقلابی فردی را در ایرانیان به وجود آورد تا ایجاد کننده انقلاب، تحول و دگرگونی در جامعه و اجتماع خود گردند.
انقلاب اسلامی ایران، به دلیل هویت مستقل اسلامی خود، از دیگر انقلابها متمایز میشود. این انقلاب به دلیل عدم وابستگی به اردوگاههای شرق و غرب و صرفا در سایه وابستگی به مبدأ حقیقت یعنی اللّه، به رغم کمی نفرات و کمی ابزار جنگ، توانست در مقابل تمامی قدرتها مقاومت کند. انقلاب اسلامی ایران، انقلابی ملی بر اساس اسلام و شبیه به انقلابهای پیامبران والا مقام بوده، جز به خدای متعال، به هیچ قدرتی اتکا و وابستگی ندارد. به دلیل عدم وابستگی به قدرتهای بزرگ، این انقلاب غیر وابسته، توانست با فقدان ابزار و ساز و سلاح و صرفا با قدرت ایمان، بر قدرتهای شیطانی که تا دندان مسلح بودند، پیروز شود.
حضور مردم در صحنه برای حمایت از انقلاب و دولت، و نیز تعلق انقلاب به تمام اقشار و طبقات جامعه، از ویژگیهای متمایز انقلاب اسلامی ایران است. انقلاب ایران، بهترین انقلاب دردنیای کنونی است؛ چرا که متعلق به یک حزب یا نظامی خاص نبود و همه ملت با مشارکت یکدیگر آن را به پیروزی رساندند. ویژگی مهم انقلاب ایران این است که این انقلاب، توسط خود مردم و به ویژه طبقه مستضعف و بدون وجود عوامل خارجی و صرفا با توکل به خداوند انجام شد. سهیم بودن تمامی مردم در پیروزی نهضت و تمرکز امور در دست ملت مسلمان، موجب گردید که این انقلاب، برخاسته از متن مردم و شکستناپذیر باشد.
انسجام و وحدت نظر ملت و جلوگیری از تفرقه میان گروههای مختلف، گامی عمده در فراگیر شدن نهضت بر مبنای مقصد و شعار واحد به شمار میآید. اتحاد بین حوزه و دانشگاه، همبستگی دین و سیاست و حضور روحانیت در صحنه، همگام با دیگر اقشار ملت، موجب تحکیم پایگاه انقلاب و در نتیجه، تسهیل صدور ارزشهای آن میگردد. معمار بزرگ انقلاب، حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه)حفظ وحدت کلمه را ضامن تداوم پیروزی انقلاب دانسته و انسجام و وحدت نظر ملت، با تمسک به «حبل اللّه» و اتکا به خدای متعال را، ضامن حفظ پیکره نظام میدانست. ایشان معتقد بود ایجاد ارتباط بین مسلمانان جهان، از راههای گوناگون مثل سفرهای رسمی و غیررسمی یا سفر عبادی ـ مذهبی عظیم حج، سبب آشنایی و برادری مسلمانان جهان با یکدیگر و رساندن پیام انقلاب اسلامی ایران به گوش مسلمانان جهان میشود.
از جمله عوامل استقرار انقلاب، حفظ ایمان به اللّه و توجه به ترجیح قدرت ایمان و اراده خداوندی بر قدرتهای مادی است. باقی بودن مردم بر احیای احکام الهی، پای بندی به دین اسلام به عنوان یک امانت و کوشش در راه معرفی و ترویج مکتب اسلام، باعث حفظ انقلاب درونی و تحوّل اخلاقی شده، همواره بستر مناسبی برای حفظ ارزشهای اسلامی و معنوی در جامعه ایجاد میکند. حفظ ارتباط با خدا و اتکای به ذات مقدس حقّ تا قطع تمامی ریشههای فساد ضروری است. در این زمینه، تداوم روحیه اخلاص و انگیزه الهی قبل از انقلاب، حفظ انقلاب و تحول درونی، از بالاترین پیروزیها به شمار میآید. پس ضروری است روحیه مقاومت، ایثارگری، فداکاری، شهادتطلبی و سلحشوری را تقویت کرده و خط معنویتی را که ملت به خاطر آن قیام کرد، حفظ نمود.
شرکت همه اقشار و افراد جامعه در مسایل و امور مملکتی و نظارت بر کارهای مسئولان و گوشزد نمودن اشتباهات آنان، عامل تداوم و استمرار انقلاب اسلامی ایران است. باقی بودن مردم انقلابی در صحنه، برای دفع توطئههای بیگانگان و نگهبانی از ثمرات انقلاب و خون شهیدان ضروری است. وقتی انقلاب از متن مردم باشد، نمیتوان آن را شکست داد. استقامت و حضور همیشگی مردم در صحنه، مستلزم آگاهی، هوشیاری و بیداری ملت راجع به عوامل ضد انقلاب و توطئهها، شرارتها و مفاسد آنان میباشد. مظهر حضور همیشگی مردم در صحنه، شرکت در انتخابات، راهپیماییها و حضور در مراکز آگاهی بخش و پایگاهها و کانونهای اصلی مبارزه است. حضور در مساجد و شرکت گسترده مردم در نمازهای وحدت آفرین جمعه، نیز از نشانههای حضور مردم به شمار میآید؛ زیرا شرکت گسترده مردم در تظاهرات و راهپیماییها و برپایی نماز جمعه، باعث آگاهی ملت از مسایل سیاسی و دینی روز میشود.
نظر به اینکه در حکومت اسلامی، دولت و ملت از یکدیگر جدا نیستند، لازم است میان ملت و دولت، رابطه دو سویه برقرار باشد. از یک سو وجود افراد متعهد در دولت جمهوری اسلامی، باعث میشود تا دولت، اقداماتی را که انجام میدهد در جهت جلب نظر ملت باشد؛ چرا که کسانی میتوانند برای مردم کوشش کنند که دارای انگیزه معنوی باشند. نیز از سوی دیگر، باید حیثیت و وجاهت ارگانهای مختلف نزد مردم حفظ شود و ملت، از دولت و سایر ارگانها حمایت کنند تا از رهگذر وفاداری متقابل مردم و دست اندرکاران مملکتی، نهضت اسلامی تداوم و استمرار یابد.
از عوامل تداوم انقلاب، نوسازی مادی و معنوی در سطح جامعه است؛ البته نوسازی معنوی، بر نوسازی مادی مقدم است. افزون بر نوسازی و تحوّل اخلاقی، باید بر نوسازی آموزشی و حقوقی نیز اهتمام ورزید. در نوسازی آموزشی، دانشگاهها عامل حفظ و بقای انقلاب به شمار میآید که لازم است بر اصلاح دانشگاهها و تربیت دانشجویان اهتمام بیشتر میشود. مبنای نوسازی حقوقی، مسالمت جویی و اتکا نکردن دولت به سرنیزه از یکسو، و قانونمندی و قانونگرایی از سوی دیگر میباشد. تدوین قانون اساسی و اجرای آن، عامل تداوم پیروزی انقلاب بوده و ضامن استقلال کشور است. شرط بازسازی مادی، ایجاد آرامش توسط ملت در کشور، بدون اتکا به قدرت دیگری و پرهیز از طرح مسایل فرعی و شخصی و اختلاف برانگیز است. در سایه وجود چنین آرامشی، بسیج تودههای مردم در راستای حفاظت از انقلاب ضروری است.
هدف انقلاب، نفی سلطه فرهنگی اجنبی و نشر فرهنگ غنی اسلامی است. از این رو، در این زمینه باید به خنثی سازی تبلیغات سوء بیگانگان و استعمارگران از یک سو، و تقویت تبلیغات اسلامی برای صدور انقلاب و تبلیغ فرهنگ اسلامی و آگاه سازی ملتهای مسلمان جهان در راستای پی بردن کشورهای اسلامی و مستضعفان به قدرت اسلامی خویش از سوی دیگر پرداخت. در مورد خنثی سازی تبلیغات دشمنان استکباری، اعتماد به نفس و خوداتکایی، نقشی به سزا دارد؛ زیرا خودباوری و اعتماد به خویشتن، در اثر خودسازی، تربیت و تقویت ایمان است و موجب تأثیرناپذیری مسلمانان از جوسازان و عدم خودباختگی در مقابل تبلیغات سوء آنان میشود. در خصوص تبلیغات داخلی، اصلاح مطبوعات و ایجاد تحول فرهنگی از طریق غربزدایی به منظور حفظ امالقُریِ جهان اسلام نقش مهمی دارد.
رسالت ام القری و امت اسلامی طرفینی است؛ بدین معنا که با توجه به حمایت انقلاب اسلامی از مستضعفان و محرومان و ملتهای اسلامی، لازم است مستضعفان جهان نیز بر حفظ انقلاب اسلامی ایران، به عنوان نقطه بروز و مرکز شروع مخالفت با ابرقدرتها اهتمام ورزند. بنابراین، مستضعفان جهان که در زیر سلطه قدرتی شیطانی هستند، باید همواره در حفظ انقلاب اسلامی ایران، به عنوان کانون مبارزه و نقطه مخالفت با ابرقدرتهای جهان کوشا باشند؛ زیرا رکود این مرکز و نقطه مبارزه، به شکست اسلام و مستضعفان جهان در تمام ممالک اسلامی خواهد انجامید.
دهه فجر ، سرآغاز طلوع اسلام، خاستگاه ارزشهای اسلامی، مقطع رهایی ملت ایران و بخشی از تاریخ ماست كه گذشته را از آینده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدی دوباره یافت و این دهه در تاریخ ایران نقطه ای تعیین كننده و بی مانند بشمارمیرود. تا قبل از انقلاب اسلامی، در ایران نظام اسلامی وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ی «غالب و مغلوب» و« سلطان و رعیت » بود وپادشاهان احساس میكردند كه فاتحینی هستند كه بر مردم غلبه یافته اند و حضرت امام رضوان الله تعالی علیه این سلسله معیوب را قطع كردند و نقطه ی عطفی در تاریخ ایران بوجودآوردند و شمشیر اسلام مردم را علیه دشمنان اسلام، مردم و استعمارگران به كار گرفتند. دهه انقلاب از رشحات اسلام است و آئینه ای است كه خورشید اسلام در او درخشید و این دهه باید با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. این مراسم را با هیجانهای عاطفی صحیح باید با طراوت و تازه كرد. در مذهب ما، احساسات، گریه و شادی، حب و بغض و عشق و نفرت جایگاه والایی دارد. از این رو جشنهای دهه فجر می بایستی همچون مراسم و اعیاد مذهبی گرامی داشته شود و مردمی باشد. باید كلیه مساجد فعال شوند و مردم با حضور در مساجد خاطره ی فراموش نشدنی حضرت امام و پیروزی انقلاب اسلامی را جشن بگیرند. صداوسیما باید فیلمها و سریالهای تلویزیونی و برنامه هایی بمناسبت دهه فجر تهیه كند كه یادآور خاطره های خوش انقلاب باشد و حضور همه جانبه ی مردم و حل شدن آنان را در دوران انقلاب نشان دهد.
شاه رفت . این جمله کوتاه عنوان درشت روزنامهها بود . بختیار که نخست وزیر شد، از ایران و سایر کشورها به سراغ امام خمینی رفتند و گفتند: به رفتن شاه راضی میشوید، زیرا آمریکا و ارتش را نمیشود شکست داد . . .
اما جواب دندان شکن امام سکوت را بر لبها نشاند، شما به مردم کاری نداشته باشید . آنان جمهوری اسلامی را میخواهند . ارتش از خودمان است، به آمریکا هم مربوط نیست . شاه رفتنی است . ریشه رژیم شاهنشاهی را باید قطع و مردم را آزاد کرد .
سرانجام، شاه که جای خود را در ایران تنگ میدید، از کشور خارج شد . ساعت 13/8 بود که شاه و نوکرانش تهران را به مقصد مصر ترک کرد . این خبر خوشحال کننده، مردم را به خیابان کشاند و شادی همه جا را فرا گرفت .
اربعین امام حسین است . همه جا سرشار از مردمی است که خیابانها را لبریز از شعار بر علیه رژیم ستمشاهی کرده بودند:
کابینه بختیار یک حیله جدید است
برنامه خمینی برچیدن یزید است
استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی
حزب فقط حزب الله
رهبر فقط روح الله
مردم با این شعارها به بختیار فهماندند که دولت او غیر قانونی است . امام خمینی به شورای انقلاب ماموریت داد تا انقلاب را هدایت کند . بختیار با شنیدن این خبر، سر شکسته از گذشته شد و دولتبه اصطلاح ملی او نتوانست راه به جایی ببرد .
امام خمینی، جمعه در تهران نماز میخواند .
این خبر پس از آن که در روزنامهها چاپ شد، دهان به دهان گشت . آمدن امام به ایران یعنی از بین رفتن دولتبختیار . در این روز بود که دو هزار و هشتصد نفر از درجه داران پایگاه شاهرخی دستبه اعتصاب غذا زدند و با این اقدام، پیوند ارتش را با ملت اعلام کردند . مردم هم در خیابانها این شعار را سردادند:
ارتش برادر ماست
خمینی رهبر ماست
در میان این خبرهای امیدوار کننده، خبر جدیدی خشم مردم را برانگیخت . بختیار فرودگار مهر آباد را میبندد . او که احساس خطر کرده بود، دستور داد تمام فرودگاههای ایران برای سه روز بسته شود . اما مردم خشمشان را این گونه اعلام کردند:
وای به حالتبختیار، اگر خمینی دیر بیاد
مسجد دانشاه تهران جایی بود که تعداد زیادی از روحانیون در اعتراض به اقدام بختیار تحصن کرده بودند . دامنه تظاهرات مردم هم بالا گرفت و بختیار که چارهای جز قبول شکست نداشت، سرانجام فرودگاهها را باز کرد .
صبح فردا امام در تهران است . مردم از جای جای ایران خود را به تهران میرساندند تا پس از 15 سال امام خمینی را ببینند . تهران یازده بهمن دیدنی بود شور و شوق مردم . شستشوی خیابانها و انتظاری شیرین که در دل مردم جا کرده بود . قرار بود مردم ساعت 30/8 صبح در فرودگاه مهر آباد .
و بالاخره، انتظارها به سر رسید و پیک شادی بر آسمان فرودگاه مهرآباد نمایان شد . هواپیما بر زمین نشست و قبل از آنکه امام از هواپیما پیاده شود، 150 نفر خبرنگار و فیلمبردار خارجی پا بر خاک ایران گذاشتند تا این صحنههای به یاد ماندنی را ثبت کنند .
ساعت 30/9 دقیقه است . ایت الله طالقانی داخل هواپیما میشود و به امام خوش آمد میگوید . سرانجام، چشم مردم به جمال مرد خدایی و آن رهبر مذهبی روشن میشوند و فریاد الله اکبر خمینی رهبر سراسر فرودگاه را پر میکند .
آن روز امام در امواج پر طلاطم و عظیم و جمعیتبه بهشت زهرا رفت . این در حالی بود که، طول جمعیت از فرودگاه تا بهشت زهرا 30 کیلومتر میرسد . حدود 5/4 میلیون نفر در این مسیر، بزرگترین استقبال تاریخ را رقم دادند .
بهشت زهرا بود و شور و شوق مردم و کلام گهربار امام که در فضای دلانگیز بهشت زهرا طنین انداز شده بود: ما فقط قدم اول پیروزی را برداشتیم و دولت اگر تسلیم ملت نشود . ملت او را به جای خود خواهد نشاند . تا زندهایم نخواهیم گذاشت هستیها به کام آمریکا برود . . من به پشتیبانی ملت، توی دهند این دولت میزنم . کاری نکنید مردم را به جهاد دعوت کنم .
در مدرسه علوی، آیت الله هاشمی رفسنجانی متن حکمی را به امضای امام خمینی خواند که در آن، مهندس مهدی بازرگان مامور تشکیل دولت موقت انقلابی شد تا اداره مملکت و تغییر نظام را به عهده بگیرد .
امام خمینی در یک مصاحبه مطبوعاتی با حضور تعداد زیادی از خبرنگاران داخلی و خارجی، مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر دولت موقت معرفی کردند و حکم نخست وزیری را به وی دادند . این در حالی بود که، هنوز هم بختیار خیالی خامی در سر داشت و معتقد بود کمه دولت موقتشوخی است . امام مردم با شنیدن پیام امام در حمایت از دولت موقتبه خیابانها ریختند و از دولت موقت استقبال کردند .
راهپیمایی میلیونی مردمی در حمایت از دولت موقتشکل گرفت و بختیار را مجبور به این حرف کرد: من حاضر به همکاری با طرفداران آیت الله خمینی هستم .»
تعداد زیادی از همافران و پرسنل نیروی هوایی به منزل امام رفتند و همبستگی خود را با ملت ایران اعلام کردند .
ساعت 21 مردم در حمایت از پرسنل نیروی هوایی به خیابانها ریختند، این در حالی بود که منع رفت و آمد شبانه از سوی بختیار اعلام شده بود . اعتصاب در تلویزیون هم ادامه پیدا کرد . جنگ خیابانی بین نیروهای گارد شاهنشانی و با هما فران نیروی هوایی از ساعت 2 صبح شروع شد . به این ترتیب، افراد نیروی هوایی به مردم انقلاب پیوستند .
جنگ خیابانی به اوج خود رسید . شهر غرق شور و آتش بود . اکثر کلانتریها و مراکز ژاندارمری و قرارگاههای ارتش و پلیس به تصرف مردم مسلح در آمد . ساعت 2 بعد از ظهر، فرماندرای نظامی اعلام کرد که ساعت 5/4 منع رفت و آمد آغاز میشود . امام با شنیدن این خبر اعلام کرد که این دستور غیر قانونی است و از مردم خواستبه خیابانها بریزند و حکومت نظامی را نادیده بگیرند .
پادگانهای لویزان و سلطنت آباد در ادامه درگیریهای خیابانی به دست مردم افتاد .
عصر همان روز رادیو و تلویزیون هم به تصرف در آمد . بختیار فراری شد و تعداد زیادی از خائنان به دست مردم دستگیر شدند . با دستگیری افرادی مثل ارتشبد نصیری (رییس ساواک) رضا ناجی (فرماندار انتظامی) سپهبد رحیمی و تعداد زیادی از شکنجه گران ساواک بقایای حکومت پهلوی از هم پاشید و سر انجام، خورشید انقلاب در 22 بهمن سال 1357 طلوع کرد .
ظهور انقلاب اسلامى ايران و افقهاى روشنى كه از حقباورى و عدالتگسترى به روى جهانيان گشود، زمينهساز ظهور آخرين حجت حق بر سياره زمين و عصر تب و تاب بشر براى درك درست آن يار غايب از نظر است. اين نويد و اين شميم در سخنان آن ياور راستين حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) موج مىزند. آن عارف حق مىفرمود: «دورنماى صدور انقلاب اسلامى را در جهان مستضعفان و مظلومان بيش از پيش مىبينم و جنبشى كه از طرف مستضعفان و مظلومان جهان عليه مستكبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، اميدبخش آتيه روشن است و وعده خداوند را نزديك و نزديكتر مىنمايد.» آنگاه دعا مىفرمود: «و خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.» «اميدوارم كه اين انقلاب يك انقلاب جهانى بشود و مقدمهاى براى ظهور حضرت بقيه الله (ارواحناه فدا) بشود.» اين نيز توصيه هميشگى آن پير سفر كرده است: «به جمهورى اسلامى كه ثمره خون پدرانتان است تا پاى جان وفادار بمانيد. با آمادگى خود، زمينه را براى قيام منجى عالم و خاتمالاوصيا و مَفخرُالاوليا حضرت بقية الله روحى فداه فراهم سازيد».
اکنون امت مسلمان و به پا خاسته ایران، در سی امین بهار پیروزی خود، برای رسیدن به اهداف عالیه انسانی و الهی خویش، حرف اوّل و آخر امام راحل را تکرار میکند که «ما برای آزادی قدس عزیز اقدام خواهیم کرد». همچنان که این کلام مقام معظم رهبری را نیز مد نظر قرار دادهایم: «ملتها از سلطه پنجههای خونین استکبار به جان آمدهاند. با بیداری ملتها این سلطه جهنمی باید از میان برداشته شود،تا ملتها برسرنوشت خود حاکم باشند. بی شک قدرت آمریکا از بین رفتنی است و کسانی که به آن چشم امید دوختهاند، دچار توهّم و بدفهمی هستند».
كتاب انقلاب اسلامى و ريشه هاى آن، عباسعلی عمیدزنجانی
كتاب مباحثى پيرامون انقلاب اسلامى ،شهيد حجت الاسلام باهنر
ماهنامه پاسداراسلام
ماهنامه گلبرگ
ماهنامه دیدارآشنا
پایگاه فرهنگی اطلاع رسانی راسخون
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}